بوي گندم
بوي گندم مي آيد
بوي گندم همه جاي جنوب سودان را فراگرفته
روزگاري مردم گندم كاشته بودند
گويا امروز موقع برداشت است
از دور صداي باران را ميشنوم
انگار آنجا از خشكسالي رهايي مي يابد
اين روزها در جنوب سودان :
قطره هاي باران عاشقانه بر خاك مي افتند
انگار شب رو به پايان است و
روزِ روشن مي آيد
و من در تبريز :
در انتظار بوي گندم
در انتظار باران
در انتظار پايان خشكسالي
|